حسینی (مجری برنامهی وقت مسابقه) میخواست مثلا بار علمی برنامه رو بالا ببره، از یک شرکتکننده پرسید آیا میدانید مرتفعترین نقطهی ایران کدام شهر است؟ شرکتکننده جواب داد همدان و کرمانشاه (درست هم جواب داده بود) ولی در کمال ناباوری مجری گفت نخیر، مرتفعترین نقطهی ایران زنجانه! تا آخر برنامه هم هیچکس بهش ندا نداد که این سوتی رو اصلاح کنه!
آقای خیابانی، بازی ایران / کرواسی : نیمه اول : « ... و یک ارتکاب دیگه از خطا به نفع تیم کرواسی ... »
بهمن هاشمی، مجری جشنواره فیلمهای سینمایی شبکه دو، داشت برنامه را اجرا میکرد که موبایلش زنگ زد؛ در کمال ناباوری گفت بینندگان عزیز مادرم زنگ زده ... موبایل را جواب داد، خوش و بش کرد و به مادرش گفت که بزن شبکهی دو، من الان اونجام!
چند وقت پیش مامانی بازیکن پرسپولیس اسمشو تغییر داده بود به ماهانی ... باز خیابانی گیر داده بود ... ۵۰ بارگفت: «من نمی دونم این بازیکن چرا اسمش را تغییر داده، اصلا اسم این بازیکن چیه؟!»
مزدک میرزایی یک بازی از لیگ ایتالیا را گزارش میکرد؛ گیر داده بود به یک بازیکن و هر توپی که اون بیچاره خراب میکرد میگفت: «بله این بازیکن هیچ چیزی جز ضرر برای تیمش نداشته و باید تعویض بشه!» ولی همون بازیکن در اون بازی گل زد؛ بعد از زدن گل میرزایی گفت: «چه عجب این بازیکن یک کار مثبت کرد!»
گوینده اخبار ساعت ۲ می خواست بگه وفات پدر آقای احمدی نژاد گفت: شهادت پدر آقای احمدی نژاد که سریع درست کرد. ولی معلوم بود اعصابش خورد شده و چند تا اشتباه دیگه
یه دفعه توی برنامه چرا و چیه شبکه تهران آقاجون به یکی از بچه ها گفت یه شعر بخون. اونم شروع کرد به خوندن: چه خوشکل چه خوشکل شدی امشب. بعد آقاجون سریع گفت بسه دیگه.
یه دفعه همین خانومی که اخبار اقتصادی ساعت ۷ رو میگه وسط خبر خوندن داشت گریه ش میگرفت! نمیدونم شاید با شوهرش دعواش شده بود! خلاصه یه کمی طول کشید تا رسید به یه گزارش و بعد از گزارش از «گرفتگی صدا» عذرخواهی کرد ولی دیگه تابلو بود که گرفتگی صدا نبود!
روزنامه کیهان، روز سه شنبه ( ۲۶ ام ) تو صفحه اول نوشته بود: «زندانی گنابادی حافظ قرآن شد» بعد نوشته بود: « این هموطن خوزستانی ...» ... خوب نکته اینه که گناباد تو خوزستان نیست، تو خراسانه!
یه تبلیغی جدیدا تو تلویزیون نشون میده که ظاهرا مال یک شرکت آموزش کنکور به اسم " تست قرمز " ه ... خلاصه یه پسره رو نشون میده که کتابای اینا رو می خونه بعد میره سر جلسه با خیال راحت تست میزنه ... فقط یه نکته ای هست ... این پسره فقط یه پاسخ نامه دستشه ... هیچ پرسش نامه ای وجود نداره ...!
چند سال پیش توی یه برنامه زنده شبکه تهران احمدزاده بعد از اینکه یکی مسابقه رو برد گفت: هدیه ای به رسم امانت به شما میدیم!
یکی دو هفته پیش این پسره (امیرمحمد) به عمو پورنگ گفته بذرا یه ماچ از لبات بگیرم و پورنگ هم سرخابی شده!
توی اخبار سراسری بود که آقای بابان همراه همکار خانومش میخواست خداحافظی کنه گفت: به همراه خانومم از شما خدا فظی می کنم!
برنامهی صبح ایرانی رادیو سراسری که از ساعت ۶ و خورده ای صبح شروع میشه یک مجری خانم داره به اسم قلع ریز یا مشابه اون که یه روز، گفتند: «یک خبر جالب میخوام براتون بخونم، تو اینترنت میگشتم (!) این خبر رو دیدم که نوشته یک پیرمرد به مدت ۵۰ سال بالای درخت زندگی کرده» و بعد فرمودند که: «شوخی نیست، طرف ۵ قرن بالای درخت بوده!»
|